خرید از سراسر دنیا

مطالب پیشنهادی از سراسر وب

» معرفی کتاب : صداهایی از چرنوبیل

معرفی کتاب : صداهایی از چرنوبیل

عنوان کتاب : صداهایی از چرنوبیل

نویسنده : سوتلانا آلکسیویچ

مترجم : حدیث حسینی

انتشارات : نشر کوله پشتی


کتاب صداهایی از چرنوبیل (Voices from Chernobyl) تاریخ شفاهی یک فاجعه‌ی اتمی است. نویسنده‌ی کتاب با 500 نفر از حاضرین و شاهدان این اتفاق اتمی که به نحوی با فاجعه‌ی چرنوبیل در ارتباط بودند مصاحبه کرده و از زبان آن‌ها اتفاق را روایت کرده است. در بین افراد مصاحبه‌شونده افرادی از تمام طیف‌های جامعه مثل فیزیک‌دان‌ها، آتش‌نشان‌ها، سیاست‌مداران و مردم عادی دیده می‌شوند. کتاب بیش از آ‌نکه به علت وقوع فاجعه‌ی بپردازد، مواجهه‌ی مردم با آن را مورد بررسی قرار می‌دهد و تاثیر این فاجعه‌ی‌ عظیم انسانی را بر زندگی و روان آسیب‌دیدگان به تصویر می‌کشد.

طرز تهیه چیز کیک پنیری بدون گلوتن مطلب مرتبط طرز تهیه چیز کیک پنیری بدون گلوتن

26 اپریل سال 1986 حادثه‌ای اتمی در نیروگاه هسته‌ای چرنوبیل اتفاق افتاد. بر اساس آزمایشات صورت‌گرفته، میزان تشعشعات اتمی در بالاترین مقیاس و گروه‌شماره‌ی عدد 7 اندازه‌گیری شد. میزان تشعشات وقوع فاجعه‌‌ای انسانی را خبر می‌داد. در راکتور نوع آر. بی. ام. کی (RBMK) طیِ اشتباهی بزرگ در آزمایش ایمنی و واکنش‌های زنجیره‌ای و کنترل نشده‌ای توسط مدیران عملیاتی رخ داد. پس از این اتفاق و انفجار راکتور، به مدت 9 روز آلاینده‌های رادیواکتیو در هوا رها شدند. میزان انتشار گازهای رادیواکتیو به حدی بود که خیلی سریع به غرب اروپا رسید و حتی در ایالات متحده آمریکا نیز مقداری آلاینده هسته‌ای ثبت شد.

با وجود اینکه کل جامعه جهانی در خطر آسیب آلاینده‌های هسته‌ای بود، اما حکومت شوروی اجازه‌ی درز هیچ‌گونه اطلاعاتی را به بیرون نداد و در قدم نخست تا شعاع 30 کیلومتری نیروگاه، تمام شهر‌ها و روستاها را قرنطینه کرد. بر اثر فاجعه‌ی چرنوبیل دو نفر در همان لحظه‌ی انفجار جان خود را از دست دادند، بیش از 5 میلیون نفر آسیب دیدند و در حدود 5 هزار منطقه مسکونی آلوده شدند. با توجه به نوع حادثه و تاثیر بلند مدتی که پرتو‌های رادیواکتیو بر انسان دارد آمار دقیقی از جان باختگان حادثه در دست نیست. اما تخمین زده می‌شود که بیش از 4000 نفر در اثر وقوع این فاجعه‌ی کشته شدند. هنوز هم در کشورهای درگیر با حادثه‌ی چرنوبیل پیامد‌های آن مشاهده می‌شود. افزایش بیش از اندازه‌ی ابتلا به سرطان و به‌دنیا آمدن نوزادان ناقص‌الخلقه گواهی بر این موضوع است که چرنوبیل هم‌چنان هم قربانی می‌گیرد.

شرح وقایع چرنوبیل به‌طور مستند و از زبان شهدان عینی.

سال ۱۹۸۶ در منطقه‌ی چرنوبیل در اوکراین، یکی از نیروگاه‌های اتمی منفجر شد و بزرگترین فاجعه‌ی انسانی قرن بیستم رو شکل داد. این کتاب روایتی‌ست از زبان شاهدان عینی این اتفاق؛ مردمی که در اون روستا زندگی می‌کردن، آتش‌نشان‌ها، سربازهایی که به اونجا اعزام شدن، پزشکان، فیزیکدانان، پاک‌سازی‌کننده‌ها و حتی بچه‌ها...

آلکسیویچ با زبانی موجز و توصیفاتی دقیق و به اندازه، قدرت انحصاری زمان را می‌شکند.‌ دست خوانندگانش را می‌گیرد و از لحظه‌ حال، از موقعیتی امن، به سال‌های دور و‌ به فاجعه‌ای بزرگ می‌برد.‌ آنقدر که اگر خواننده‌اش در سکوت خانه‌ای گرم و امن روی صندلی راحتی نشسته باشد ناگهان خود را لابه‌لای تشعشعات اتمیِ چرنوبیلِ سی‌سال پیش می‌بیند. جایی که راویانش قرار است از حس‌های عمیق انسانی‌ای بگویند که از سر گذرانده‌اند، از همه‌ آن رنج‌ها و دلیری‌ها.

زمانی که نام وی به عنوان برنده‌ نوبل ادبیات ۲۰۱۵ اعلام شد، خیلی‌ها تعجب کردند. این نخستین‌بار بود که جایزه به یک «ناداستان‌نویس» می‌رسید. «صداهایی از چرنوبیل» نمونه‌ خوبی است از مستندنگاری برای ثبت وقایعی که ابعادی بزرگ،‌ انسانی و مهیب دارند.


بخشی از متن کتاب:

وقتی‌که حقیقت ما را رنج می‌دهد دروغ می‌گوییم و آن دروغ را تا جایی تکرار می‌کنیم که فراموش کنیم حقیقتی وجود دارد.

درحالی‌که حقیقت هنوز زنده است و هر دروغی که می‌گوییم بدهی ما را به آن بیشتر می‌کند؛ بدهی‌ای که دیر یا زود باید پرداخت شود...

تمام تجهیزات لازم را برده بودم تا تابش زمینه را اندازه بگیرم.و این نتایج به دست آمد:براگین:۳۰۰۰۰میکرو رونتگن در ساعت،نارولیا ۲۸۰۰۰ میکرو رونتگن.و مردم آن بیرون، بی خبر از همه جا، مشغول کاشت و درو بودند و خودشان را برای عید استر آماده می کردند؛ تخم مرغ های رنگی، کیک های استر. آنها میگفتند تابش چیست؟ یعنی چه؟ ما هیچ دستوری از بالا دریافت نکرده ایم. تنها چیزی که از بالا دریافت کردیم این بود:برداشت چطور است؟ سرعت کاشت و درو؟ خوب پیش می رود؟ آنها فکر میکردند من دیوانه ام. "پروفسور منظورتون چیه؟

"رونتگن،میکرو رونتگن؛ این ها واژه های این سیاره ای نبودند.

برگشتیم به مینسک. همه در خیابان بودند، کیک و پای می فروختند، بستنی، ساندویچ، شیرینی و بالای سرمان ابر رادیواکتیو جا خوش کرده بود.

۲۹ام آوریل. همه چیز را دقیق به خاطر می آورم، با تاریخش. ساعت ۸ صبح من در اتاق انتظار دفتر سلیونکف نشسته بودم. می خواستم وارد اتاق شوم. خیلی سعی کردم؛ اما اجازه نمی دادند. تا ساعت ۵ و نیم آنجا نشستم. یک شاعر معروف از دفتر سلیونکف بیرون آمد. با هم آشنا بودیم. به من گفت:" من و رفیق سلیونکف درباره ی فرهنگ بلاروس صحبت کردیم. "از عصبانیت منفجر شدم: دیگه از فرهنگ بلاروس اثری نمیمونه؛ اگر همین الان از اطراف چرنوبیل تخلیه نکنیم و نجاتشون ندیم، دیگه کسی نمی مونه که کتابای شما رو بخونه.

دستورالعمل‌هایی که در دفاع غیرنظامی داشتیم این‌ها بود: در صورت بروز هرگونه تهدید حادثه‌ی اتمی یا حمله‌ی هسته‌ای، باید پروفیلاکسی یدی برای تمام جمعیت انجام شود. خب این دستورالعمل‌ها فقط در صورت بروز تهدید و خطر بود؛ اینجا ما سه هزار میکرو رونتگن تشعشع در ساعت داشتیم. اما آن‌ها نگران قدرت‌شان بودند نه مردم. اینجا کشور سلطه و قدرت بود، نه مردم. مملکت همیشه اولویت داشت و ارزش جان و زندگی مردم صفر بود. برای اینکه آن‌ها در پی راهی بودند، که وحشتی در پی نداشته باشد؛ بی‌ترس، بی‌سروصدا و اطلاع‌رسانی. آن‌ها به‌سادگی می‌توانستند ید را وارد مخازن آب شیرین کنند، یا به شیر اضافه کنند. شهر نزدیک به هفتصد کیلوگرم کنستانتره‌ی ید، برای چنین مواقعی داشت. اما ذخیره ید سر جای خودش ماند. مردم از مافوق‌شان بیشتر از اتم می‌ترسیدند. همه منتظر دستور از بالا بودند؛ منتظر تماس. هیچ‌کس خودش کاری نمی‌کرد.

ما همیشه می‌گفتیم "ما"، نه "من"... و حالا این منم! خودِ من! خودِ خودم! من نمی‌خوام بمیرم. من می‌خوام زنده بمونم. من می‌ترسم.

چرنوبیل مفهوم زندگیِ ماست... مفهوم درد و رنج ما، درست مثل یه جنگ. ما کی بودیم؟! بعد از چرنوبیل بود که دنیا ما بلاروسی‌ها رو شناخت... و چرنوبیل دریچه‌ای شد تا اروپا از اون ما رو ببینه. ما یه جورایی هم قربانیِ چرنوبیلم و هم بهش مدیون.


فرم ارسال نظر


مطالب پیشنهادی از سراسر وب




  فروش تجهیزات ویپ   |   گردشگری ارم بلاگ   |   تهران وکیل   |   مشاور ایرانی در لندن  


آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین مطالب مجله


درمان انواع بیماری ها با مصرف آب قلیایی درمان انواع بیماری ها با مصرف آب قلیایی مشاهده