» معرفی کتاب : ایران از آغاز تا اسلام
عنوان کتاب : ایران از آغاز تا اسلام
نویسنده: رومن گیرشمن
مترجم: محمد معین
انتشارات : نشر علمی فرهنگی
در این کتاب که هدف آن شرح باستانی و تاریخ و تمدن ایرانی است ، از لحاظ جغرافیایی، از حدود غربی نجد ایران- جز به ندرت – بحث نخواهد شد. در نظر جغرافی دانان، نجد مذکور در مشرق به کوههایی که سند را احاطه کرده اند پایان می یابد، اما این بخش شرقی همیشه جزو شاهنشاهی پارس نبوده است. بدین وجه، خواننده در این کتاب از گذشته مادها و پارسیان ، مخصوصا قوام اخیر که نخستین شاهنشاهی را تشکیل دادند و معرف مهمترین قسمت این شعبه از ملل آریایی- یعنی ایرانیان بودند، آگاه خواهد شد.
مولف این کتاب دکتر گیرشمن (باستان شناس فرانسوی) در سال 1895 متولد شد و در دانشگاه سوربن، مدرسه تحصیلات عالیه و مدرسه لوور به تحصیل پرداخت و سالها ریاست گروه باستان شناسان فرانسوی در ایران را عهدهدار بوده است. در سال 1930 همراه گروه باستان شناسان فرانسوی در تلو واقع در عراق به حفریات پرداخت. در سال های بعد به ریاست هیئتی مامور ایران شد و در لرستان و سیلک و اسدآباد مشغول حفاری شد. در 1935 در شهر شاپور – شهر ساسانی که در قرن سوم میلادی بنا شده – به کار پرداخت و در 1936 با نخستین گروه باستان شناسی مامور افغانستان همکاری کرد.
او در این کتاب کوشیده است که گذشته ایران را از حدود 15هزار سال قبل از میلاد مسیح تا حمله اعراب شرح دهد و فرهنگ و تمدن اقوام و ملل ایرانی و غیر ایرانی را به مخاطب معرفی می کند. گیرشمن در این اثر از سادگی نخستین جوامع بشری شروع می کند و تا دوران تجمل شاهانه اقوام را در اوج قدرت آنان، پرده به پرده از نظر خواننده می گذراند. او کوشیده است تا زندگی و تمدن مردمی که از روزگار بسیار کهن تا آغاز اسلام در سرزمین ایران میزیستهاند را شرح دهد. تمدن عیلامی و هخامنشی و پارتی و ساسانی و تمدنی که آثار مفرغی لرستان یادگار آن است، همه در این دوره رونق گرفتهاند. یکی از مزیتهای کتاب آن است که در هر مبحث از ادیان، هنرها، ادبیات و علوم، زندگانی سیاسی و اقتصادی و اجتماعی آن دوره صحبت میکند و همه جا نوع زندگی طبقات اجتماعی گوناگون و روابط کارگر با کارفرما را مورد توجه قرار میدهد. همچنین وضع کشاورزی وبازرگانی در هر عصر را تشریح میکند و اینکه ایران در همه اعصار واسطۀ ترانزیت شرق و غرب بوده است. گیرشمن معتقد است فرهنگ ایرانیان در یک زمان از منابع دو جهان مختلف استفاده کرد و توسعه یافت. نخست جهان شرق که خود از آنجا بیرون آمده بودند و با آن بنابر علاقۀ نسبت به نیاکان، رابطۀ نزدیک داشتند و دوم جهان غرب که مبادی شهرسازی و معماری و تزئینات از آن جا میآمد و ایرانیان به علت استقرار در میان دو جهان مذکور و از سوی دیگر به علت استعداد و فعالیت، تمدنی مختلط به وجود آوردند که موجب تحسین دیگر ملتهای دنیا شد.
مولف شالوده کار خود را بر شش موضوع گذاشته است: ما قبل تاریخ، ورود ایرانیان، شرق ضد غرب، غرب ضد شرق و عکس العمل مشرق، توسعه تمدن ایرانی و نتیجه.
خواننده در این کتاب از گذشته مادها و پارسیان که نخستین حکومت جهان را تشکیل دادند و معرف مهم ترین قسمت این شعبه از ملل آریایی یعنی ایرانیان بودند، آگاه خواهد شد.
بخشی از کتاب :
در عهد باستان محوطه ای که اقوام ایرانی الاصل – یعنی آنان که جزوی از قسمت شرقی خانواده بزرگ هندو اروپایی بودند – در آن سکونت داشتند، بسیار پهناور بود. ایرانیان از شط فرات تا آسیای غربی و مرکزی و حتی سرحدهای چین و از روسیه جنوبی تا مصب شط سند را اشغال کردند. پارسیان و مادها، سغدیان و بلخیان، کوشانیان و سکاییان، هفتالیان و ساکنان ترکستان چین، اقوام ایرانی ای بودند که در اعصار مختلف ممالک خود را تشکیل دادند، تمدن هایی برای خود به وجود آوردند و هنر خویش را طرح ریخته و پرورش دادند.
این اقوام ایرانی که بخشی از آنان خانه نشین و بخش دیگر بدوی و متحرک بودند، جهان قدیم را سه قسمت کردند: خود آنان مرکز را اشغال کردند و بدین وسیله مغرب - یعنی تمدن های سامی و یونانی و رومی- را از شرق اقصی (چین و هند) جدا ساختند. بنابراین به سهولت می توان به اهمیت وظیفه میانجی گری که اقوام ایرانی در تماس و نزدیکی بین فرهنگ های غربی و شرقی و همچنین در توسعه تمدن جهانی داشتند پی برد.
رومن گرشمن در مقدمهی کتاب چنین میگوید :
"مسرت من آنگاه کامل و منظور من آن زمان برآورده خواهد شد که این کتاب در دست طبقهی جوان ایرانی که مایهی امیدواری هستند و چشم آیندهی مملکت بدانان روشن است؛ بیفتد. امید است که جوانان دربارهی گذشتهی میهن خود بیندیشند و قلب آنان از غرور خدمات نیاکان خود ببالد؛ ولی در عین حال بخواهند که ایران در میان اقوام جهان همان وظیفهای را که پیشتر ایفا میکرده است انجام بدهد.
اقوام قدیم که به اوج قدرت رسیدهاند بسیارند؛ اما از غالب آنان به جز خاطرهای- آن همگاهی مبهم- که بیل و کلنگ باستانشناسان میکوشد آن را احیا کند چه باقی مانده است؟ تنها ایران بی اعتنا به قرنها و هزارهها مانند صخرهای صما برپاست.
امیدوارم که خواندن این صفحات تاریخ گذشتهی این کشور در جوانان حس میهنپرستی را برانگیزد؛ اما نه میهنپرستی تعصبآمیز بلکه میهنپرستی توأم با سعهی صدر."