» زیباترین تکه های کتاب، از کتاب ذهنیت برنده
زیباترین برش ها از متن کتاب "ذهنیت برنده" از نگاه کاربران
*وقتی با فردی براساس شخصیتی که دارد رفتار میکنیم، باعث میشویم او از آنچه هست بدتر شود. ولی اگر با او مطابق جایگاهی رفتار کنیم که گویی ظرفیتش را دارد به آن برسد، ما او را به فردی که باید باشد تبدیل میکنیم.
*اگر کسی برای شما خبر آورد که شخص خاصی پشت شما بدگویی کرده است، در دفاع از خود چیزی نگویید»، بلکه جواب دهید: «آن شخص بقیهٔ عیبهای من را نمیدانسته، وگرنه فقط به این موارد اشاره نمیکرد.
*اینکه نمیتوانید به برنامهٔ آرمانیتان پایبند باشید، دلیل نمیشود که آن را کلاً کنار بگذارید. عادتهای خوب بهمرور ایجاد میشوند. بهآرامی شروع کنید، زندگی کنید و در طول مسیر بهتر شوید. پیشرفت شامل طیف است، نه یک نقطهٔ مشخص.
*درواقع یک روز در هفته غذای سالم خوردن هم بهتر از این است که اصلاً غذای سالم نخورید. هدفتان برای شروع این باشد: هر دوشنبه غذای سالم میخورم.
*ورزش عادتی بنیادی است که سایر تکههای زندگیام را سر جای خود قرار میدهد. وقتی ورزش میکنم، بقیهٔ چیزها بهخودیخود جفتوجور میشوند. لازم نیست به داشتن تغذیهٔ بهتر فکر کنم. لازم نیست خودم را مجبور کنم که روی انجام کارهایم تمرکز کنم. ورزش خودبهخود من را بهسمت بهترین نسخهٔ خودم سوق میدهد.
*شاید خوب باشد که به خودتان بگویید قصد دارید تغییر کنید، اما مشخصکردن جزئیات است که این تغییر را محقق میکند و به شما انگیزه میدهد و یادآوری میکند زمانی که پایتان لغزید، به مسیر اصلی خود بازگردید.
*«متخصص کسی است که تمام اشتباههایی را که میشود در یک حوزهٔ بسیار محدود انجام داد انجام داده باشد.»
*اگر در محیطی زندگی کنید که شما را بهسمت مسیر درست سوق دهد و اگر اطراف خود را با افرادی پر کنید که باعث شوند عادت جدیدتان عادی به نظر برسد، آنگاه خواهید دید که موفقیت تقریباً خودبهخود به دست میآید.
*زیرا مهم نیست که چقدر از علم و نظریه سر درمیآورید، تا زمانیکه شجاعت اقدامکردن نداشته باشید، هرگز ممکن نیست در زندگی خود به نتیجه برسید.
*وقتی ورزش میکردم، دوست داشتم تغذیهٔ بهتری داشته باشم. حتی بااینکه میتوانستم با شکلات و بستنی خودم را تشویق کنم، دلم میخواست غذاهای طبیعی و سالم بخورم. همچنین بهتر میخوابیدم و وقتی بیدار بودم، انگار بازدهی بیشتری داشتم، بهویژه در یکی دو ساعتِ بعد از ورزش به نظر میرسید ذهنم شفافتر عمل میکرد و نوشتههایم واضحتر بود. افکارم بهراحتی جریان پیدا میکرد.
*بهبیاندیگر، عبارت «نمیکنم» یک روش توانمندسازی روانشناختی برای نهگفتن است، درحالیکه عبارت «نمیتوانم» یک روش تضعیفکنندهٔ روانشناختی برای نهگفتن است.