» زیباترین تکه های کتاب، از کتاب من پیش از تو
زیباترین برش ها از متن کتاب "من پیش از تو" از نگاه کاربران
وقتی وارد دنیای جدیدت شوی، اولش کمی احساس ناراحتی خواهی کرد. آدمها وقتی از منطقهی امن خودشان بیرون میآیند، همیشه احساس سردرگمی میکنند.
***
به تو نمیگویم از ساختمان چندطبقه بپر پایین یا کنار نهنگها شنا کن یا اینجور کارها (گرچه ته دلم دوست دارم از این کارها بکنی)، اما جسورانه زندگی کن، در زندگیات شجاعت به خرج بده. تلاش خودت را بکن. یکجا ننشین!
***
موضوع این است که من حس میکنم میتواند زندگی خوبی باشد. حس میکنم در کنار تو شاید واقعا زندگی خیلی خوبی باشد. ولی سبک زندگی من نیست. من مثل اینهایی که تو با آنها صحبت کردی نیستم. اینجور زندگی را نمیخواهم. ذرهای به زندگی مطلوبم شبیه نیست.
***
اصلاً نمیدانستم که موسیقی میتواند قفل وجود آدم را باز کند، آدم را به جایی ببرد که حتی آهنگسازش هم انتظارش را ندارد.
***
لیسا سلیقهی خوبی داشت، وسایل، لباس، دکوراسیون. هر چیزی را میتوانست خوشگل و زیبا کند. جلوی خودم را گرفتم تا نگویم هر کسی کیف پولی به عمق معدن الماس داشته باشد، میتواند هر چیزی را خوشگل و زیبا کند.
***
وقتی ناخواسته به یک زندگی کاملاً جدید رانده میشوی ـ یا بهتر است بگوییم به زور به زندگی فرد دیگری تحمیل میشوی و تماشاچی لحظات زندگیاش میشوی ـ کارت به جایی میکشد که با خودت فکر کنی واقعا چه کسی هستی. یا از نظر دیگران چهجور آدمی هستی.