عنوان کتاب: کسی که میشناسیم
نویسنده: شاری لاپنا
مترجم: فرانک سالاری
انتشارات: نشر البرز
آیا کسی که میشناسیم را واقعا به اندازه کافی میشناسیم؟
همسر، فرزند، دوست صمیمی... آیا میدانیم چه کارهایی از آنان برمیآید؟؟
کسی که میشناسیم بهترین عنوانی است که میشود برای این رمان انتخاب کرد. شاری لاپنا این بار با هیجانی در یک محله روبرویتان میکند، همسایههایی که میشناسیم و هرکدام رازی دارند..
هیچ کس مثل شاری لاپنا نمی تواند ترس و پارانویا در یک محله حومه سهری را به تصویر بکشد کتاب جدید او شما را به خوردن ناخن هایتان وا خواهد داشت.
در یکی از محلههای خلوت حومۀ نیویورک، نوجوانی بیاجازه وارد خانۀ همسایهها شده و حتی کامپیوترهای آنها را هم گشته است. حالا او همۀ رازهای آنها را میداند و حتی شاید بعضی از آنها را به اشتراک بگذارد. این پسر کیست و پی به چه رازهایی برده است؟ پس از آنکه دو نامۀ بینام و نشان برای همسایهها ارسال میشود، زمزمهها درگرفته و شکها برانگیخته میشود. زمانی تنشها به اوج خود میرسد که جسد زنی پیدا میشود. چه کسی او را کشت؟ چه کسی راز این قتل را به یدک میکشد؟ ساکنان محله حاضرند چه اقدامانی برای حفظ اسرارشان انجام دهند؟
در این محله تنها زنان و مردان نیستند که عادت به بازیهای پیچیده دارند. هر شخص و هر خانوادهای رازی برای پنهان کردن دارد.
هیچگاه بهراستی درک نخواهی کرد هرکس برای حفظ رازهایش تا کجا مرزها را جابهجا میکند.
بعد از قتلی که اتفاق میافتد، خواننده به همهی شخصیتهای کتاب مظنون میشود و این هیجان رمان را کامل میکند..
و اما داستان از آنجایی شروع میشود که پسری نوجوان شبها به خانه همسایهها میرود و کامپیوتر آنان را هک میکند، تا اینکه جسد زنی زیبا و لوند در صندوق عقب ماشینش که در دریاچه غرق شده بود کشف میشود...
شاری لاپنا نویسنده کانادایی و متولد ۱۹۶۰ است. او وکیل و معلم زبان انگلیسی بود تا اینکه در سال ۲۰۰۸ به نویسندگی رو آورد. اولین رمانش (چیزهایی که پرواز میکنند) را منتشر کرد. این رمان در فهرست جایزه سانبرست ۲۰۰۹ جای گرفت. رمان دوم با عنوان (اقتصاد شادمانی) در زمره آثار راه یافته به مرحله نهایی جایزه استیون لیکاک ۲۰۱۲ قرار گرفت. شاری بیشتر محبوبیتش را با انتشار (زن همسایه )، که در ایران به این نام ترجمه شده است، در سال ۲۰۱۶ بدست آورد و این رمان از پرفروشترینهای نیویورک تایمز بود.
همچنین با انتشار ( غریبهای در خانه) در ۲۰۱۷ و ( مهمان ناخوانده)در سال ۲۰۱۸ بیشتر و بیشتر در دل مخاطبینش جای گرفت.
آخرین اثر او ( کسی که میشناسیم)در سال ۲۰۱۹، باز هم مخاطبینش را شگفت زده کرد.
شاری در هر رمانش ابتدای داستان را آرام آرام شروع میکند تا اینکه خواننده در دریایی از هیجان غرق میشود. او خواننده را تا صفحه آخر کنجکاو و مجذوب نگه میدارد. او همیشه مخاطبش را در ژانر جنایی راضی میکند.
بخشی از متن کتاب:
شاید آنقدری که فکر میکردی همسایههایت را نمیشناسی...
نوشتن این نامه برای من خیلی سخت است. امیدوارم بعد از خواندن آن از ما خیلی متنفر نشوید. پسر من به تازگی وفتی شما منزل نبودید وارد خانه شما شده است...
یک آخر هفتۀ رؤیایی در یک اقامتگاه زمستانی که قرار است تبدیل به رؤیایی بهیادماندنی شود. اما زمانیکه توفان بهسراغ مهمانان میآید، دیگر هیچکس در امان نیست.
مهمانان به امید رهایی از دغدغههای زندگی شهری، راهیِ آنجا میشوند اما زمانیکه توفانی سهمگین درگرفته و برق قطع میشود، راه ارتباطی آنها بهطور کامل با دنیای خارج از بین میرود. مهمانان سعی میکنند تا بهترین استفاده را از زمان خود ببرند، تا اینکه جسد یکی از آنها پیدا میشود. همهچیز مثل یک اتفاق ساده است، تا اینکه دومین جسد هم پیدا میشود.
کسی در حال شکار مهمانان اقامتگاه است و بهنظر نمیرسد برای هیچکدامشان راه فراری باشد...
به او می گوید اگر همان بار اولی که کاری از تو میخواهم انجام بدهی نیازی به تکرار نیست؛ اما گوشش بدهکار نیست. رفتار او را به حساب شانزده سالگیاش می گذارد.
شانزده سالگی بدترین دوران است. به هجده یا نوزده سالگی که برسند بزرگتر میشوند؛ شخصیت بهتری پیدا می کنند؛ بهتر رفتار میکنند و مسئولیت پذیرتر می شوند.