» معرفی کتاب: آرامش در محیط کار
عنوان کتاب: آرامش در محیط کار
نویسنده: سوفی مُرین
مترجم: مرجان گلریز
انتشارات: نشر شمعدونی
برای افزایش بازده کاری تان، از مفهوم استریل کابین خلبان کمک بگیرید و در اتاق تان را ببندید تا تمرکزتان بالا رفته و تنها بر کاری که انجام می دهید متمرکز باشید. استریل کابین خلبان به این مفهوم است که قانونی توسط سازمان هوانوردی وضع گردید که به واسطه آن در فواصلی از پرواز که خلبان نیازمند تمرکز بالایی است باید کاملا بر کارهای هدایت پرواز متمرکز شود و هرگونه کار اضافی را از ذهنش خارج کند.
آرامش در محیط کار کتاب بسیار خوبی است که خواندنش برای هر انسان، کارمند، کارآفرین و مدیری لازم و حتی واجب میباشد! حتی افراد خانهدار و یا کسانی که مشاغل خانگی دارند هم باید این کتاب را بخوانند تا بتوانند بین خانهشان به عنوان محل کار و محل زندگیشان تفاوت قائل شوند و بتوانند با اداره بهتر تعادل لازم را ایجاد کنند.
کتاب به نوعی خودآموز شناخت و کنترل پیامهای ذهنی ماست و به ما کمک میکند تا با شناخت بهتر افکارمان در مواقع اضطرار بهتر اوضاع را کنترل کنیم. در واقع نویسنده در این کتاب مشکلات رفتاری را در قالب تستهای مختلف ریشهیابی میکند و بعد به تحلیل آنها میپردازد و در آخر راهکارهایی تحت عنوان خودآموز به خواننده ارائه میدهد.
این کتاب رویکردی دوگانه دارد: نخست، بیان دوباره برخی نظریههایی که پیشتر با اطلاعات آماری کلیدی اثبات شدهاند؛ و پس از آن، ارائه ابزارهایی عملی که مانند "جعبه ابزار" هستند و به فرد کمک میکنند تا برنامهای شخصی برای خود تعیین کند و زندگی بهتری در محل کار داشته باشد. کتاب آرامش در محیط کار راجعبه رفتار و کنشهای ما در محل کارمان است و شامل ده فصل میشود که از مهارتهای کاهش استرس در محل کار گرفته تا چگونگی برخورد با فشارها، انتقادات و مشاجرات ایجاد شده در محیط کاری خودمان را کنترل کنیم؛ علاوه بر این فصلهایی را هم برای رفتار با دیگران، مدیریت زمان و همینطور تبعیض جنستی اختصاص داده است. عناوین برخی از بخشهای کتاب عبارتاند از:
مدیریت زمان، جایگاه خود را به عنوان یک زن در دنیای کار پیدا کنید، مدیریت استرس برای دستیابی به آرامش و کارآیی بیشتر، افزایش عزت نفس و اعتماد به نفس و بهبود روابط به واسطه مهارت ابراز وجود. استرسها و فشارهایی که در محل کار خود متحمل میشویم، روح ما را فرسوده کرده است. گاهی اوقات به این فکر میکنیم که عطای کار کردن را به لقایش ببخشیم، اما مگر غم نان میگذارد. کتاب آرامش در محیط کار به ما مهارتهایی یاد میدهد که در مقابل استرسها و فشارهای محیط کاردوام بیاوریم. همچنین به ما میآموزد که چطور به یک انتقاد در محیط کارپاسخ بدهیم، چگونه از دیگران تعریف کنیم. با رفتارهای فریبنده و یا تصنعی همکارانمان چگونه برخورد کنیم. اگر در موقعیت مشاجره یا نزاع قرار گرفتیم چگونه رفتار کنیم. با رفتارهای پرخاشگرانه چه کنیم. چگونه با مدیریت زمان به همه کارهای خود برسیم.
بر اساس نتایج نظرسنجی «استیل کِیس» که به تازگی در فرانسه منتشر شد، فقط ۵% از نیروی کار این کشور از کار خود رضایت کامل دارند و به معنای واقعی در محل کارشان سرگرم هستند. با وجود تمامی فشارها و عوامل استرسزا در محیط کار مانند توزیع نامناسب حجم کار، کاهش حمایت اجتماعی و افزایش تعارض ارزشها، همچنان از کارمندان انتظار میرود سازگاری بیشتر با این شرایط داشته باشند. تغییراتی مانند تغییر در سازمان، آسیبپذیری شغلی، جا به جایی سازمانی و جغرافیای شغلی؛ بنابراین شاهدیم که تعداد افراد مبتلا به استرس و فرسودگی کاری هر روز افزایش مییابد.
اگر اقدامات مشارکتی و داخلی یک شرکت، با رویکرد پیشگیری از خطرات اجتماعی روانی (RPS) انجام شود، هر شخص شاغل قادر به توسعه توانایی خود با هدف مدیریت استرس و کسب مهارتهای مفید حتی برای زندگی خود خواهد بود. تجربه من در جایگاه روانشناس کار و رواندرمانگر در شرکتهای مختلف، این فرصت را فراهم کرده است که درمانهای رفتاری- شناختی (CBT) را بررسی کنم. این تجربه به من کمک کرد تا بتوانم ابزارهایی برای بهتر بودن داشته باشم؛ به عبارتی دیگر، در دنیای حرفهای کنونی «مسلح باشم.» علاوه بر این، با تجزیه و تحلیل رفتارهای متقابل روزانه، موفق شدم به اهمیت مفهوم پیامهای متصل که برای تعامل فرد و محیط کارش رد و بدل میشود نیز پی ببرم. همچنین بر اساس نتایج پرسش نامهای برای شناخت ویژگیهای شخصیتی افراد، دریافتم که این مفهوم، موضوع مشترک تمامی فصلهای این کتاب خواهد بود. برای مثال، کمالگرایی به منظور «کامل و بینقص بودن»، عدم توانایی در پاسخ رد دادن به منظور «مهرطلبی»، مشکل در بیان احساسات به منظور نشان دادن «قدرت»، عدمتوانایی در تنظیم زمان به منظور «تعجیل در کارها» و خطر خستگی مفرط برای «سعی و تلاش بیشتر.» این کتاب رویکردی دوگانه دارد: نخست، بیان دوباره برخی نظریههایی که پیشتر با اطلاعات آماری کلیدی اثبات شدهاند؛ و پس از آن، ارائه ابزارهایی عملی که مانند «جعبه ابزار» هستند و به فرد کمک میکنند تا برنامهای شخصی برای خود تعیین کند و زندگی بهتری در محل کار داشته باشد.
سوفی مُرین گامهایی برای پرورش مهارت تعدیل استرس ارائه میدهد که عبارتند از:
_مراقبت از بدن
_دوری از مواد اعتیادزا که موحب تغییر خلق و خو میشود
_افزایش تجربه های مثبت
_ورزش کردن
_اعتدال در ریتم زندگی
بخشی از متن کتاب:
مطالعهای که در سال ۲۰۱۴ در دانشگاه هاروارد منتشر شد، نشان میدهد که خطر وقوع سانحه قلبی-عروقی تا ۲ ساعت بعد از انفجار خشم بسیار بالاست. (خطر سکته قلبی ۵ برابر افزایش مییابد) بنابراین کنترل شدت خشم بسیار ضروری و حیاتی و مهم است.
موثرترین روش برای کاهش خشونت، ابراز و بیان آن است، اما به شکلی منطقی و کنترل شده. بسیاری از ما از نتایج منفی ابراز خشم، هراس داریم: عصبانیتی که میتواند خشونت، درگیری و ناامیدی در دیگران ایجاد کند؛ به خصوص برای افرادی که در آنها پیام مردم دار باش فعال است، چرا که آنها بسیار حساس هستند و در چنین شرایطی حتی ترجیح میدهند خودشان را بُکشند، اما باعث صدمه زدن به دیگری به واسطه ابراز خشمشان نشوند.
بر اساس مطالعهای در کشور استرالیا که پیشتر نیز مطرح شد، از کارکنان شرکتی پرسیده شد که آیا خشم خود را ابراز میکنند یا خیر؟ پاسخهای مثبت با توجه به موضوع خشم، متغیر و متفاوت بودند: فقط ۴۵ درصد از شرکت کنندگان در این مطالعه، زمانی که مافوقشان عامل ایجاد خشم بوده است، خشم خود را ابراز کردهاند.
هنگامی که یک فرد، تحت فشارهای کاری طولانی و شدید قرار میگیرد مانند درگیریهای تکراری با همکار یا مدیر، حجم زیاد کار وضعیت تنش و استرس مزمن حاکم میشود. بر اساس گزارش سازمان بینالمللی کار، هر بار که مسئولیت کاری سنگینی بر عهده فرد قرار میگیرد و او نتواند خود را با آن تطبیق دهد، دچار استرس و تنش میشود. این مسئله، چه در درازمدت و چه کوتاهمدت، بر سلامت جسمانی و روانی فرد تأثیر منفی میگذارد. اگر تنش کاری بیش از حد طولانی شود، توان انطباق و سازگاری کاهش مییابد و بدن دچار فرسودگی و خستگی مزمن میشود.
تییری بهتازگی ترفیع گرفته و مدیر ارشد شده است. او هر روز ساعت 7:30 صبح در دفتر کارش حاضر میشود و تا ساعت 8 شب کار میکند. او حتی دیگر با همکارانش هم نهار نمیخورد و ترجیح میدهد که سریع و بدون اتلاف وقت فقط ساندویچی را ببلعد. وقتی هم که به خانهاش بازمیگردد، دو فرزند کوچکش خواب هستند. همسرش دائماً بهانه میگیرد و به این ترتیب درگیریهای خانوادگی آغاز میشود.
پیام «عجله کن!» این پیام به افرادی ارسال میشود که در دوران کودکی بارها و بارها این گونه جملهها را شنیدهاند: «اینقدر لفتش نده!»، «تو خیلی کُندی!» این پیامها در بزرگسالی خود را به شکل بیقراری و بیتابی در فرد بروز میدهند. آنها خیلی زود حوصلهشان سر میرود و سرعت انجام کار را مهمتر از کیفیت آن میدانند.
این باورهای جزم اندیشانه ما هستند که باعث شکل گیری احساسات منفی و استرس در ما می شوند. برخی از این طرح واره های شناختی عبارتاند از: «من باید در هر کاری که بر عهده میگیرم، موفق شوم»؛ استقلال، «من باید بتوانم به تنهایی از پس کارهای خودم برآیم و گلیم خودم را از آب بیرون بکشم، کمک گرفتن از دیگران نشانه ضعف است!»؛ تأیید، «نباید باعث ناراحتی دیگران شوم!»؛ هوشیاری، «من باید به تمام مسائل اطرافم آگاه باشم»؛ اداره دنیا، «همه کارها باید آن گونه که من پیشبینی کرده ام پیش بروند.»