دوره ای که به جرات میتونه ورق زندگیتو عوض کنه!

مطالب پیشنهادی از سراسر وب

» معرفی کتاب : وقتی هوا نفس می‌شود

معرفی کتاب : وقتی هوا نفس می‌شود

عنوان کتاب : وقتی نفس هوا می‌شود

نویسنده : پال کلانثی

مترجم : ساناز کریمی

انتشارات : نشر میلکان


هرگز آن قدر عاقل نیستیم که در این لحظه زندگی کنیم. چه چیزی به زندگی آن‌قدر معنا می‌دهد که ارزش ادامه دادن داشته باشد؟بیشتر آدم‌ها با بی‌اعتنایی نسبت به مرگ زندگی می‌کنند؛ اتفاقی است که برای تو و همه اطرافیانت رخ می‌دهد. ما زمانی می‌توانیم خوب زندگی کنیم که مرگ را همیشه در گوشه‌ی ذهنمان داشته باشیم و فکر کردن به مرگ ذهن ما را آگاه و فعال نگه می‌دارد و کمک می‌کند در عین برنامه داشتن برای آینده، در زمان حال زندگی کنیم. این کتاب به ما درک عمیق‌تری از زندگی و حتی مرگ می‌دهد و حاوی تلنگرهای زیادی برای فراتر رفتن از دغدغه‌های روزمره‌ای است که شاید زندگی کردن را از یادمون برده باشد


طرز تهیه چیز کیک پنیری بدون گلوتن مطلب مرتبط طرز تهیه چیز کیک پنیری بدون گلوتن

علم بهتر است یا ثروت!؟ یا ...!؟ نگاهی به دور و برمان کافی‌ست تا دریابیم علی‌رغم پیشرفت‌های فوق‌العاده در زمینه علوم انسانی و گسترش اطلاعات در حوزه روانشناسی، خودشناسی، تن‌آگاهی،... همچنان علم و ثروت دو مقوله مهم و قدرتمند در برآورد میزان موفقیت هستند و دو اهرم بزرگ برای ایجاد عذاب‌وجدان و احساس عقب ماندگی! و همچون دوندگان دو امدادی از نسلی به نسل دیگر منتقل شده و می‌شوند.. کات! پایان....! چی؟ صبر کنید؟ من هنوز کلی هدف دارم که نرسیدم بهشون؟ قرار بود... 

کتاب وقتی نفس هوا می‌شود شرح حال خودنوشتى است که در دو فصل به شرح زندگى او پیش از ابتلا به بیمارى و پس از آن بى‌وقفه تا مرگ مى‌پردازد. لوکیشن روایت در دو فصل کتاب یکى است، بیمارستان. اما این نقش پال است که در فصل اول و دوم تغییر مى‌کند.

در فصل اول او جایگاه یک پزشک را دارد و براى ما از حال و هواى رزیدنتى جراحى مغز و اعصاب مى‌گوید، از بیم‌ها، امیدها، داستان زندگى بیمارانى که گاه سلامت خود را بازیافته‌اند و گاه تسلیم دردها و رنج‌هاى ناگزیر شده‌اند. در همین فصل، پال روى روان‌شناسىِ نحوه‌ى برخورد پزشک با بیمار بحث مى‌کند و جملاتى طلایى را به زبان می‌آورد.

اما در فصل دوم کتاب، پال متوجه وجود بیمارى‌اش می‌شود و از تلاش‌هایش براى غلبه بر آن مى‌نویسد. او به عنوان یک پزشک، تمام زیر و بم‌هاى بیمارى‌اش را مى‌داند و اینجاست که می‌توان گفت گاه آگاهى، آزاردهنده خواهد بود.

حالا پال تصمیم گرفته به کارش برگردد، شغل بسیار حساسِ جراحى. عشق به جراحى و حضور نوزادى در آینده براى پال امیدبخش است، اما دیرى نمى‌پاید که بیمارى بر او چیره مى‌شود تا او حتى فرصت تکمیل بخش پایانى کتاب را هم نداشته باشد.

پال کلانثی در جستجوی معنای زندگی کارشناسی‌ارشد ادبیات انگلیسی و کارشناسی زیست شناسی انسان را از بهترین دانشگاه ها گرفت ولی دریافت برای یافتن نقطه تلاقی زندگی، معنا و مرگ باید سراغ پزشکی برود و وقتی نوبت به انتخاب تخصص رسید هم جراحی مغز و اعصاب گزینه ای بود که نزدیک‌ترین گزینه به آن نقطه تلاقی بود.

پالِ ۳۵ ساله در سال آخر رزیدنسی سخت مشغول کار است تا پس از اتمام دوره به عنوان جراح و استاد مشغول به کار شود. اما یک سری علائم جسمی شروع به آلارم دادن می‌کنند که برای چند ماه نادیده گرفته می شوند. تنها چند ماه به پایان رزیدنسی سرطان ریه استیج ۴ از نوع بسیار بدخیم به یک باره برنامه ۴۰ ساله‌ای که پال تصور کرده بوده را تماماً پاک می‌کند.

آنکولوژیست در طول درمان چند بار در پاسخ به سؤال پال در مورد مدت زمان باقی مانده و این که چه باید بکند موضوعی کلیدی را مطرح می‌کند؛ ببین چه چیزی برات ارزش داره؟ ببین چی برات مهم‌تره؟ دوره اول درمان خوب پیش می‌رود و پال پس از یک دوره نقاهت کم کم جراحی را از سر می‌گیرد. ولی ۷ ماه بعد سرطان جدی‌تر باز می‌گردد و آنقدر سریع پیش می‌رود که حتی فرصت تمام کردن کتاب را به او نمی‌دهد و فصل آخر را همسرش می‌نویسد.

او میراثی ماندگار به جا گذاشت؛ لذتی که برای بیش‌تر و بیش‌تر عطشی ندارد عنصر اصلی موفقیت است (با لحاظ کردن علم و ثروت) و برای یافتن آن لذت دو سؤال آن آنولوژیست بنیادی است. پال کالانثی زندگینامه اش را از نوجوانى آغاز میکند زمانی که سعى میکند بین علایقش یکى را انتخاب کند. عشق به ادبیات و طبابت! اول سرى به دنیاى ادبیات مى زند ولی بعد از مدتی به پیشه‌ى آبا و اجدادیش روى می‌آورد ...طبابت! کتاب، داستان دگرگونی پال کالانیتی از یک دانشجوی پزشکی ساده و بی‌تجربه به جراحی برجسته در استنفورد را روایت می‌کند. او در این دگردیسی، به جست و جوی معنای زندگی می‌پردازد و به انسانی تبدیل می‌گردد که با تمام وجود با مرگ خود رو به رو می‌شود.

در تمام این مدت به‌دنبال پاسخ به این سؤال می‌گرده: «درست است که همه‌ی موجودات زنده روزی می‌میرند، با‌این‌حال، چه‌چیزی باعث می‌شود زندگی ارزشمند و معنی‌دار شود؟»

وقتی با مرگ روبه‌رو می‌شوید، چه چیزی باعث می‌شود زندگی ارزشش را داشته باشد؟ وقتی آینده از جلوی چشمان شما محو می‌شود، چه می‌کنید؟ بچه داشتن یعنی چه؟


بخشی از کتاب:

مسئولیت مرگ همچون یوغی سنگین بر گردن‌ مان بود. شاید زندگی و هویت بیماران‌ مان در دست ما باشد، اما مرگ همیشه برنده است. حتی اگر تو کامل باشی، دنیا کامل نیست. راز زندگی این است که بدانی ورق‌ ها طوری جور می‌ شوند که تو بازنده باشی، که دست تو یا نظر تو نادیده گرفته می‌ شود، در حالی که هنوز برای برنده شدنِ بیمارانت می‌ جنگی. هرگز نمی‌ توانی به کمال برسی، اما می‌ توانی نزدیک شدن به چیزی را که پیوسته برایش تلاش می‌ کنی باور داشته باشی.

یک بار دیگر از دکتر‌بودن به بیمار‌بودن رسیدم. از عامل به کسی‌که عمل رویش انجام می‌شد، از فاعل به مفعول مستقیم. درست تا زمان بیماری می‌شد زندگیِ مرا جمعِ خطیِ انتخاب‌هایم دانست؛ مثل مدرن‌ترین داستان‌ها که سرنوشت یک شخصیت به اعمال انسانی خودش و دیگران بستگی دارد.

مثل بیمارانم باید با مرگم رو به رو می‌شدم و سعی می‌کردم بفهمم چه چیزی به زندگی من ارزش زیستن می‌بخشد. برای این کار به کمک اِما هم نیاز داشتم. سرگشته میان دکتر‌بودن و بیمار‌بودن، علم پزشکی را زیر و رو می‌کردم و برای یافتن جواب‌ها به ادبیات رجوع می‌کردم.

در حالی که مرگ خودم پیش رویم بود، جنگیدم تا زندگی گذشته‌ام را از نو بسازم، یا شاید زندگی جدیدی بیابم.

اجساد تقابل بین دو ضد را معکوس می‌کنند. مانکن‌هایی که وانمود می‌کنی حقیقی‌اند. اجسادی که وانمود می‌کنی مصنوعی‌اند. اما همان روز اول نمی‌توانی این‌گونه فکر کنی. هنگامی‌که با جسد خودم رو‌به‌رو شدم که تا حدی آبی و پف‌کرده بود، نمی‌شد مرگ حتمی و انسانیت حتمی او را انکار کرد. آگاهی از این‌که طی چهار ماه سر این مرد را با اره‌ی آهن‌بری به دو نیم تقسیم می‌کنم، شرم‌آور به نظر می‌رسید.

آدم فکر مى کند اولین بارى که بدنِ مُرده اى را تکه‌تکه مى‌کند، حس جالب و عجیبى خواهد داشت، اما به طرز شگفت‌آورى همه چیز عادى بود. تشریحِ جسد یک رویداد پزشکىِ سرنوشت‌ساز، تجاوز به مقدسات و پدیدآورنده‌ى انبوهى از احساسات مختلف است: از دلزدگى، شعف، تهوع، درماندگى و ترس تا ملالتِ محض از تمرین‌هاى دانشگاهى که به تدریج ایجاد مى‌شود. همه چیز بین تأثر و ابتذال در نوسان است. تشریح جسد از نظر بسیارى، مظهر تبدیل دانشجویان محزون و مودب به پزشکانى سنگ‌دل و متکبر است.


جوایز و افتخارات این کتاب :

نامزد دریافت جایزه‌ی پولیتزر (Pulitzer Prize) برای بهترین زندگی‌نامه یا خودزندگی‌نامه در سال ۲۰۱۷

نامزد دریافت جایزه‌ی کتاب ولکام (Wellcome Book) در سال ۲۰۱۷

جایزه‌ی انتخاب خوانندگان گودریدز (Goodreads Choice Award) برای بهترین خاطره و خودزندگی‌نامه در سال ۲۰۱۶

نامزد دریافت بهترین کتاب سال واترستونز (Waterstones) در سال ۲۰۱۶

نامزد دریافت جایزه‌ی جان میچالسکی (Jan Michalski Prize) در سال ۲۰۱۷


فرم ارسال نظر


مطالب پیشنهادی از سراسر وب




  گردشگری ارم بلاگ   |   فروش تجهیزات ویپ   |   مشاور ایرانی در لندن   |   تهران وکیل  


آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین مطالب مجله


تبدیل عکس های معمولی به عکس های آتلیه ای تبدیل عکس های معمولی به عکس های آتلیه ای مشاهده