» معرفی کتاب : نمیتوانی روز مرا خراب کنی
عنوان کتاب : نمیتوانی روز مرا خراب کنی
نویسنده : آلن کلاین
مترجم : مهدی قراچهداغی
کتاب تو نمیتوانی روزم را خراب کنی دارای ۵۲ موضوع مهم است که به خواننده کمک می کند قدرتش را پس بگیرد و به شرایط و افراد مختلف اجازه ندهد تا روز او را خراب کنند.
نکتهی حائز اهمیت در مطالعه این کتاب مطالبی است که خواننده میتواند بدون اولویت سراغ آنها رود یا در صورت علاقه آنها را پشت سر هم بخواند. تاکید نویسنده تنها داشتن یک تقویتکنندهی ذهنی موثر در هر هفته است.
زندگی هر روز مملو از شرایط مختلف و سخت است که میتواند انسان را به سمت مارپیچ و گودال ناراحتی و ناامیدیها هدایت کند. اما این خود افراد هستند که میتوانند به این شرایط اجازه دهند تا خوشحالی و آرامش روانیشان را از آنها بگیرد یا هرگز چنین اجازهای به آن ها ندهند.
آلن کلاین در کتاب تو نمیتوانی روزم را خراب کنی راهکارهایی را ارائه میدهد که کمک میکند با شوخطبعی از مشکلات روزمرهمان عبور کنیم و به بهترین شکل زندگی کنیم تا رسیدن به قله آرامش برایمان هموار شود.
هدف آلن کلاین از نگارش کتاب نمیتوانی روزم را خراب کنی کمک به انسانها برای مواجه و حل مشکلات و چالشهایی است که روزانه با آنها سر و کار دارند.
آلن کلاین نویسنده و سخنران انگیزشی آمریکایی است که در سراسر جهان او را به واسطه زبان طنز و لحن شوخ طبعانه اش میشناسند.
او که عاشق همسرش بود بعد از درگذشت همسرش در اثر سرطان کبد در 34 سالگی، سعی کرد تا با افسردگی و غم مبارزه کند و نگاه خود را به زندگی تغییر دهد. او دید که طنز چطور به آدمها و شرایط بد کمک میکند و امیدبخش است.
هر یک از این موضوعات شامل راهکارها و توصیههایی است که با یادگیری و استفاده از آن ها میتوان با مشکلات روزمره خود رو به رو شد. کتاب نمیتوانی روز مرا را خراب کنی کمحجم است و مدتزمان کمی برای مطالعه وقت میگیرد. به همین دلیل همهی افراد از دانش آموزان گرفته تا افراد بازنشسته و غیره مخاطبان این کتاب هستند. در واقع افرادی که میخواهند مثبت اندیش باشند و یاد بگیرند که چطور با روشهای ساده و موثر بتوانند در شرایط سخت زندگی هم نگاهی مثبت به وقایع داشته باشند خوانندگان این کتاب محسوب میشوند.
بخشی از کتاب :
زندگی پر از انتخاب است. من جایی خواندهام که ما همهروزه میان چهل هزار تا شصت هزار امکان انتخاب داریم. آیا شما بستنی وانیلی دوست دارید یا شکلاتی؟ آیا میخواهید روی ساندویچ تان سس خردل بریزید یا سس گوجهفرنگی؟ آیا در هواپیما میخواهید کنار پنجره بنشینید یا کنار راهرو؟ آیا میخواهید از بزرگراه بروید یا از خیابانهای معمولی؟ آیا میخواهید لباس قرمز بپوشید یا آبی؟ آیا میخواهید کراوات بزنید یا نزنید؟ آیا میخواهید بنزین با سرب درون باک خودروتان بریزید يا بدون سرب؟
گاه انتخاب تعیینکننده است. من اغلب در سن فرانسیسکو از بازار بزرگ چینیها خرید میکنم. قفسهای که سس سویا دارد. بیش از دوازده مارک مختلف سس را روی ردیفهای خود جا داده است. اندازه هر شيشه سس سویا نیز متفاوت است؛ و این فقط مربوط به سس است. فروشگاه صدها قلم کالا مانند سس سویا دارد.
شما، هر ثانیه از روزتان، انتخابی میکنید، اما این انتخابها تنها دربارهی چیزهای مادی نیستند-شما، بیآنکه متوجه باشید، هربار که به موقعیتی واکنش نشان میدهید. آنچه را انتخاب میکنید با حالت احساس شما نیز رابطه دارد.
برای من، ناراحتیها، موانع و نومیدیها در زندگیام میتوانند جملگی زنگ «بیدارباش» را به صدا در آورند و این به من یادآور میشود که دنیا تا چه اندازه ممکن است شگفتانگیر و دنیای ما تا چه اندازه امکان دارد عالی و بیکموکاست باشد. به هر صورت، ما هستیم که تجربههای خود را، خوب یا بد، مثبت یا منفی، مفید یا غیرمفید ارزیابی میکنیم.
برای مثال، همین چندی پیش دخترخالهام از عبارت «موهبتی در جامهٔ مبدل» استفاده کرد و این زمانی بود که او را از کار اخراج کرده بودند. گرچه او از کار و رئیسش خوشش نمیآمد، پنج سال پس از اخراجش همچنان ناراحت بود. اخراج شدن زنگ بیدارباشی بود که نشان میداد او چه مدت طولانیای این بار گران را با خود حمل کرده بود.